جنوب نیوز: محسن هاشمی رفسنجانی، فعال اصلاحطلب و رئیس شورای شهر تهران طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه همشهری (ارگان شهرداری تهران) که با عنوان "سالی با ۱۲ کلیدواژه تلخ! " منتشر شد، نوشته است:
"سال
۹۸ به پایان رسید؛ سالی پر از سختی و پرحادثه؛ سالی که برای جامعه ایران با
دشواری شروع شد و با دشواری به پایان رسید. سیل، زلزله، تحریم، تورم،
رکود، شورش، ترور، سقوط، فاجعه، قهر، بیاعتمادی و اپیدمی، ۱۲ کلیدواژه سال
۱۳۹۸ بودند که فصل مشترک آنها ناامیدی و کاهش سرمایه اجتماعی در میان
ایرانیان بود.
اکنون با این شرایط آیا میتوانیم سال ۹۹ را آغاز
کنیم؟ طبیعی است که هر جامعهای برای پویایی و حرکت، نیاز به انگیزه،
امید، نشاط و اعتماد دارد و بدون اینها، زندگیکردن حتی در میان خانواده
نیز مشکل میشود؛ چه رسد در جامعهای پرچالش.
پس اولویت نخست ما، تزریق امید، روحیه، همدلی و یکپارچگی به جامعه است تا بتوانیم از این همه سختی عبور کنیم."[۳]
*اینکه آقای هاشمی از روی سهو یا عمد مجبور به پیروی از منویات ستاد اصلاحات برای تزریق ناامیدی و بیاعتمادی در جامعه ایرانی بوده قابل درک است. اما ربط دادن مقولات نامرتبط و نتیجه دلبخواه گرفتن از اموراتی با نتایج واضح؛ هرگز قابل درک نیست.
مثلا ما نمیدانیم محسن هاشمی چطور و با کدام اکسیر توانسته از رخدادهایی مثل سیل، زلزله و تحریم؛ نتیجه ناامیدی و کاهش سرمایه اجتماعی بگیرد!؟
مگر نه این است که نه تنها در کشور ما بلکه در همه کشورهای دنیا، وقوع حوادث طبیعی موجب شکلگیری سونامی همدردی و همکاری میشود و بر گستره وحدت ملی و امیدواری مردم افزوده میشود؟
چرا آقای هاشمی سرزمین مادریشان را از این قاعده درست و تجربه شده مستثنی کردهاند؟
و یا مثلاً تحریمها مگر از روز اول انقلاب با مردم ایران نبودهاند؟ چرا باید پس از وقوع اغتشاشات آبان و در هنگامی که برخی اصلاحطلبان میگویند این اغتشاشات تکرار میشود [۴] شاهد خوانش ناامیدی و کاهش سرمایه اجتماعی از تحریمها باشیم؟ آیا قصد خاصی در میان است؟
اصلا ملاک آقای هاشمی در ادعای ناامیدی و بیسرمایهشدن نظام با کدام رفراندوم، نظرسنجی و یا سند معتبری به دست آمده است؟
از طرفی سؤال محرز این است که چرا محسن هاشمی بعنوان یک رجل اصلاحطلب اهل مطالعه خوب و کتاب خواندن نیست تا بداند همه کشورهایی که در طول ۱۰۰ سال اخیر توانستهاند در مقابل تحریمهای خارجی بایستند؛ شاهد فصلی نو از افتخار و اقتدار و شکوفایی اقتصادی بودهاند؟
البته ما اثر چندانی از مطالعه کتابهای خوب در عموم اردوگاه اصلاحات نمیبینیم ولی انتظار است مردم و مخاطبان عزیز در عمل به توصیه اکید رهبر انقلاب مبنی بر خوانش کتابهای خوب؛ پیرامون "طرح پیاتی لتکا" که منجر به صنعتی شدن شوروی سابق در مقابل تحریمهای دشمنانش شد و یا طراحی اقتصادی رئیسجمهور دوالرا، در ایرلند برای ایستادگی در مقابل تحریمهای بریتانیا، مطالعاتی داشته باشند.
(ارجاع به اطلاعات موجود در کتاب "نگاهی به تاریخ جهان" نوشته جواهر لعل نهرو)
در بحث قهر و شورش هم آقای هاشمی اگر نمیداند ولی مردم میدانند که این اصلاحطلبان بودند که برای پوشش بینتیجگی و ناکارآمدی خود مرتکب قهر سیاسی و تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم شدند و شورشهای دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ نیز اولا در دولت منتخب اصلاحطلبان رخ دادهاند و ثانیا تماما با هدایت شبکههای مشخص برای ایجاد فتنه اقتصادی بروز یافتند.
آقای هاشمی آیا به مردم خواهد گفت که اکثریت حاضران در اغتشاشات دیماه به گواه آمارهای وزارت کشور شغل داشتهاند و تصمیم بدون پیوست دولت در ماجرای بنزین که منجر به اغتشاشات آبان شد نیز با جرقهزنی اصلاحطلبان و مثلا دستورالعملهای آنها برای اشغال مراکز حساس نظام در قبل از این تصمیم [۵] همراه بوده است!؟
همانطور که پیش از این نیز کراراً در وبلاگ مشرق اشاره کردهایم؛ بحث القای ناامیدی و نبود سرمایه اجتماعی در ایران یک پروژه و بازیسازی روانی است که محصول آن در هنگامه فتنه اقتصادی درو میشود.
پر واضح است که در جامعهای که شاهد تشییع میلیونی یک سردار نظامی خود از سوی مردم در چندین شهر بزرگ کشور است؛ صحبت از ناامیدی، کاهش سرمایه اجتماعی و بیاعتمادی؛ سبب مضحکه است...